سالمسازی محیط زیست
یکی از شاخههای مهم بهداشت و حفظ سلامت و پیشگیری از هجوم بیماری، سالمسازی محیط زیست است. برای حفظ محیط زیست، دو برنامه لازم است. نخست، تا سرحدّ توان و امکان، از عوامل آلوده کننده محیط زیست جلوگیری کرد یا کاست. دوم، با درخت و گلکاری و گسترش زیباییهای طبیعی، سلامتی محیط زیست را بیمه کرد.
اسلام در این راستا دستورها داده است که برای حفظ و تقویت و گسترش بهداشت میتوان از این دستورها بهرهمند شد. در این مورد به یک آیه و چند روایت توجه کنید:
در قرآن، سوره نمل (27) میخوانیم:
وَ أَنزَلَ لَكُم مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَنبَتْنَا بِهِ حَدَائقَ ذَاتَ بَهْجَةٍ مَا كانَ لَكُمْ أَن تُنبِتُوا شَجَرَهَا؛[1]
خداوند برای شما از آسمان و زمین، آبی فرستاد که با آن باغهای زیبا و سرورانگیز رویاندیم. شما قدرت نداشتید درختان آن را برویانید.
«بَهجَه» به معنای زیبایی رنگ و حُسن ظاهر و شادابی است که بیننده را غرق سرور و شادمانی میکند.
درختها، گلها، غنچهها، شکوفهها و برگهای زیبا، از نعمتها و از نشانههای خدا است و بهرهمندی از آنها، بهرهمندی از نعمتهای زیبایی است که خداوند آن دعوت و تشویق انسانها نموده است.
امیرمؤمنان(ع) فرمود:
إنَّ اللهَ جَمِیلٌ یُحِبُّ الْجَمالَ؛[2]
خداوند زیبا است و زیبایی را دوست دارد.
نیز فرمود:
ثلاثَةٌ یَجْلَوْنَ الْبَصَرَ: النَّظَرُ إلی الْخُضْرَةِ، وَ النَّظَرُ إلَی الْماءِ وَ النَّظَرُ إلَی الْوَجْهِ الْحَسَنِ؛[3]
سه چیز موجب روشنایی چشم میگردد: نگاه به گیاهان خرّم و سبز، نگاه به آب و چهره زیبا.
رسول خدا(ص) فرمود:
إنَّ الرّیحَ الطَیِّبَةِ تَشِدُّ القَلْبَ؛[4]
بوی خوش، قلب را قوی و استوار میسازد.
امام صادق(ع) فرمود:
اِزْرَعُوا وَ اغْرِسُوا، فَلا وَ اللهِ ما عَمِلَ النَّاسُ عَمَلاً أحَلَّ وَ لا أطْیَبَ مِنْهُ؛[5]
زراعت کنید و درخت بکارید؛ سوگند به خدا! انسانها کاری انجام نمیدهند که گواراتر و پاکیزهتر از زراعت و درختکاری باشد.
پیامبر(ص) فرمود:
مَنْ سَقَی طَلْحَةً أوْ سِدْرَةً فَکَأنَّمَا سَقَی مُومِناً مِنْ ظَمَاءٍ؛[6]
کسی که شکوفه و گیاه دارای گل و درخت سدر را آب بدهد، مانند آن است که مؤمن تشنهای را سیراب کرده است.
رسول خدا(ص) فرمود:
مَنْ أرادَ أنْ یَشُمَّ رائِحَتِی فَلْیَشُمَّ الْوَرْدَ الأحْمَرَ؛[7]
کسی که میخواهد بوی مرا استشمام کند، گل سرخ را بو کند. شاید راز نامگذاری گل سرخ به گل محمّدی همین باشد!
از امام معصوم فرمود: کسی که میخواهد بوی پیامبر را استشمام کند، گل را بو کند.[8]
امام علی(ع) فرمود:
حَیَانِی رَسُولُ الله بِالْوَرْدِ بِکِلْتَا یَدَیْهِ، فَلَمَّا أذْنَیْتُهُ إلَی أنْفِی، قالَ: أما إنَّهُ سَیِّدُ رَیْحَانِ الْجَنَّةِ بَعْدِ الآسِ؛[9]
رسول خدا با دستانش گلی به من هدیه کرد. هنگامی که آن را به بینی خود نزدیک کردم، حضرت فرمود: «این گل، بعد از «گل آس» سرور گلهای بهشت است.»
آس، درختی است شبیه درخت انار که برگهایش سبز و خوش رنگ و گلهایش سفید و خوشبو میباشد.
هرگاه گلی را نزد رسول خدا میآوردند، حضرت آن را میگرفت و بو میکرد و سپس ردّ میکند، ولی هنگامی که گیاه خوشبوی «مرزنگوش»[10] را حضور پیامبر میآوردند، آن را برای خود نگه میداشت و میفرمود:
عَلَیْکُمْ بِالْمَرَزنجُوش، فَشَمُّوه؛ فَإنَّهُ جَیَّدُ لِلْخُشامِ؛[11]
بر شما باد به بهره بردن از گیاه خوشبوی مرزنگوش! آن را بو کنید، که برای درون [رگها و منفذهای] بینی سودمند و مفید است.
ج) نمونههایی از دستورهای طبیِ امامان(ع)
از آنجا که امامان شیعه به سلامتی و بهداشت فرد و جامعه اهمیّت میدادند، برای حفظ سلامتی و رعایت بهداشت و پرهیز از عوامل بیماریزا، دستورهای مفید میدادند که بخشی از آنها به صورت کتابهایی مانند طب الائمه، طب الامام الصادق و طب الرضا و ... جمعآوری شده است. به عنوان نمونه، به چند دستور زیر توجه کنید:
در محضر امام صادق(ع) در مورد درمان تب سخن به میان آمد، حضرت فرمود:
إنَّا أهْلُ بَیْتٍ لانَتَداوی إلَّا بافاضَةِ الْماءِ الْبارِدِ یُصَبُّ عَلَیْنا، وأکْلِ التُّفاحِ؛[12]
ما تب را مداوا نمیکنیم مگر با آب سرد که بر بدن ریخته شود و با خوردن سیب.
نیز فرمود:
الحُمَّی مِنْ قِیحِ جَهَنَّمٍ فَأَطْفِؤُوها بِالْماءِ الْبارِدِ؛[13]
تب از فوران جوشش دوزخ است. آن را با آب سرد خاموش کنید.
پزشکی امروز، پاشوره با آب سرد را برای مبتلایان به تب سفارش میکنند.
امام باقر(ع) فرمود:
لَوْ یَعْلَمُ النَّاسُ مَا فِی التُّفاحِ، ما داوُوا مَرْضاهُمْ إلَّا بِهِ؛[14]
اگر مردم میدانستند چه فوائد مهمی در سیب هست، بیماران خود را جز با سیب مداوا نمیکردند.
امیر مؤمنان(ع) فرمود:
در علم طب، چهار کلمه هست که اگر بُقراط یا جالینوس آن را میگفت، صد ورق در وصف آن مطلب مینوشتند، سپس نوشته خود را با این چهار کلمه میآراستند.
تَوَقَّوا الْبَرْدَ فِی أوَّلِهِ، وَتَلَقَّوْهَ فِی آخِرِهِ، فَإنَّه یَفْعَلُ فِی الأبْدانِ کَفِعْلِهِ فِی الأشْجارِ أوَّلُهُ یُحْرِقُ وآخِرُهُ یُورِقُ؛[15]
از سرما در آغاز (پاییز) بپرهیزید و در آخرش (نزدیک بهار) به استقبالش بروید، زیرا در بدنها همان میکند که با درختان میکند؛ در آغاز خشک میکند و در آخر برگ میآورد.
امیرمؤمنان(ع) به امام حسن(ع) فرمود:
اگر چهار دستور را رعایت کنی، از طبیب و درمانهای طب بینیاز خواهی شد:
لاتَجْلِسَ عَلَی الطَّعامِ إلّا وَ أنْتَ جَائعٌ وَ لَاتَقُمْ عَنِ الطَعامِ إلّا وَ أنْتَ تَشْتَهِیهِ، وَجَوَّدِ المَضْغَ، وَ إذا تُمْتَ فَأعْرِضْ نَفْسَکَ عَلَی الْخَلاءِ؛[16]
جز هنگام گرسنگی برای خوردن ننشین؛ در حالی که میل و اشتها به غذا داری، از غذا دست بکش، در جویدن غذا مراقب باش تا خوب جویده شود؛ قبل از خواب به دستشویی برو و قضای حاجت کن.
امام رضا(ع) فرمود:
الْحَمِیَّةُ رَأسُ کُلِّ دَواءٍ، وَالْمِعْدَةُ بَیْتُ الأدْواءِ، وَعَوِّد بَدَناً ما تَعَوَّدَ؛[17]
مراقبت و پرهیز در رأس دوا و درمان است. معده خانهی دردها است[18] با بدن بر اساس عادتش رفتار کن.
نیر فرمود:
الماءُ الْمُغْلی یَنْفَعُ مِنْ کُلِّ شَیءٍ ولایَضُرُّ مِنْ شَیءٍ؛[19]
آب جوشیده، برای هر چیز نافع است و زیانی ندارد.
پزشکان، برای تصفیه آب و رفع آلودگی، به جوشاندن آن سفارش میکنند.
امام کاظم(ع) فرمود:
لَیْسَ مِنْ دَواءٍ إلَّا وَ هُوَ یُهَیِّجُ داءً، وَ لَیْسَ شَیءٌ فِی البَدَنِ أنْفَعَ مِنْ إمْساکَ الْیَدِ إلَّا عَمَا یَحْتاجُ إلَیْهِ؛[20]
هر دارویی موجب یک نوع بیماری خواهد شد و برای بدن، هیچ چیز نافعتر از آن نیست که مصرف هرگونه دارو جز دارویی که مورد نیاز است، خودداری شود.
این دستور در پزشکی امروز، تحت عنوان «مصرف بیرویّه دارو» مورد توجه است.
شخصی که مبتلا به بیماری بواسیر حادّ بود، نزد امام صادق(ع) آمد و گفت: به من نوشیدن مقداری شراب را به عنوان درمان، سفارش و توصیه کردهاند. من از نوشیدن آن قصد لذت ندارم، آیا اجازه هست بنوشم؟
امام فرمود:
إنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ لَمْ یَجْعَلْ فِی شَیءٍ مِمَّا حَرَّمَهُ دَواءً وَ لا شَفاءً؛[21]
خداوند در چیزی که حرام کرده، درمان و شفا قرار نداده است.
حضرت رضا(ع) فرمود:
رأسُ الحَمِیَّةِ الرِفقُ بِالبَدَنِ؛[22]
رفق و مدارا با بدن در رأس مراقبت و پرهیز است.
یعنی برخورد نرم و آرام با بدن و دوری از کارهای سخت که موجب فشار بر بدن است، در سرلوحه مراقبت و پرهیز، برای حفظ سلامت بدن است.
ابویوسف قندی میگوید:
در مکّه بودم، در آنجا بیماری وبا شایع شده بود و من هم مبتلا شدم. برای امام کاظم(ع) نامه نوشتم و درخواست درمان کردم، حضرت نوشت: سیب بخور. من به دستور عمل کردم و سلامتی خود را باز یافتم. [23]
د) شیوهی امامان(ع) در بهداشت و درمان
برای این که با شیوه زندگی پیامبر(ص) و امامان(ع) درباره بهداشت و درمان آشنا شویم، به ذکر چند نمونه میپردازیم:
نمونه اول
پیامبر هر شب سه بار مسواک میکرد: یک بار قبل از خواب، یک بار بعد از بیدار شدن و یک بار در آستانه بیرون رفتن برای نماز صبح و دندانهایش را عرضی، نه طولی مسواک میکرد.[24]
نمونه دوم
حضرت رضا(ع) کیسه چرمی داشت و در آن پنج مسواک بود. روی هر یک نام یکی از نمازهای پنجگانه نوشته شده بود، که در آستانه هر نماز، با مسواکی که نام آن نماز نوشته شده بود، مسواک میکرد. [25]
نمونه سوم
روزی امام صادق(ع) در مجلس منصور دوانیقی (دومین خلیفه مقتدر عباسی) حضور یافت. در آنجا دانشمندی هندی، کتابهای طب را میخواند و امام گوش میداد، پس از فراغ، به امام عرض کرد: آیا از آنچه از طب نزد من هست، به تو بیاموزم؟
امام پاسخ داد: «آنچه نزد من از طب وجود دارد، بهتر است.»
او گفت: نزد تو چیست؟
امام فرمود:
گرمی را با سردی، سردی را با گرمی، خشکی را با تری و تری را با خشکی، با توکّل بر خداوند درمان میکنم و سخن پیامبر را انجام میدهم که فرمود: «معده خانه درد است و مراقبت و پرهیز در غذا خوردن، دوا است» و با بدن بر اساس عادتش رفتار مینمایم.
دانشمند هندی گفت: آیا طب، غیر از این است؟
سپس امام سوالاتی طبی و تشریحی کرد. او از پاسخ درماند.
اما امام به تمام پرسشهای مطرح شده پاسخ داد.
دانشمند هندی که تحت تأثیر دانستههای طبی امام قرار گرفته بود، عرض کرد: این علم را از کجا فرا گرفتهای؟
امام فرمود: «از پدرانم و از رسول خدا و ایشان از جبرئیل، و از ذات پاک خدا».
دانشمند هندی، به حقانیّت اسلام پی برد وگواهی به یکتایی خدا و رسالت پیامبر داد، سپس به امام عرض کرد:
تو آگاهترین مردم زمانت هستی.
نمونه چهارم
درعصر حضرت رضا(ع)، یکی از شیعیان با کاروانی از خراسان به کرمان حرکت کرد. در مسیر راه، دزدان سر گردنه اموالش را چپاول کردند و شب و روز او را شکنجه دادند و سرانجام او را در برف و سرما رها کردند. در این حادثه، دهان و زبان فرد شیعی آسیب فراوان دید و مدّتی به درد مبتلا بود، تا شنید امام رضا(ع) در نیشابور است. خود را به حضور حضرت رسانید و بیماری خود را بیان کرد.
امام مقداری آویشان و زیره را با نمک کوبید و نرم و مخلوط کرد و به او فرمود: معجون را دو یا سه بار بر دهان خود بگذار. به زودی سلامتی خود را بازمییابی.
وی به دستور عمل کرد و خوب شد و خبر سلامی خود را به امام داد.[26]
نمونه پنجم
یکی از موارد نظافت و بهداشت، رنگ کردن موی سر و صورت است. رسول خدا(ص) به علی(ع) فرمود:
مصرف یک درهم برای خضاب (رنگ کردن) بهتر از مصرف هزار درهم در غیر خضاب و در راههای خدا است و خضاب دارای چهارده فایده است:
باد را از گوشها برطرف میکند؛ به چشم روشنی میبخشد؛ منفذهای بینی را نرم میکند؛ بوی دهان را خوشبو مینماید؛ لثهها را محکم مینماید؛ نابود کننده زیان پوستی است؛ وسوسه شیطان را کم میکند؛ فرشتگان را شاد مینماید؛ مؤمن را شادمان میکند؛ کافر را غمگین و خشمناک مینماید؛ زینت انسان است؛ موجب خوشبویی میشود؛ در عالم قبر، نکیر و منکر از او شرم میکنند و همین موجب آزادی او در قبر خواهد شد. بر همین اساس، امامان این شاخه از بهداشت را نیز شیوه زندگی خود ساخته بودند.
ذروان مدائنی میگوید:
به حضور امام کاظم(ع) رفتم. دیدم محاسن خود را رنگ کرده است، عرض کردم: فدایت شوم! رنگ کردهای؟
فرمود: «آری، خضاب دارای پاداش است. آیا نمیدانی آماده شدن و زیبایی برای همسر موجب عفّت بیشتر او خواهد شد؟ آیا دوست داری نزد همسرت بروی و او را ژولیده ببینی؟»
عرض کردم: نه.
فرمود: «او نیز دوست ندارد تو را ژولیده ببیند.» [27]
نمونه ششم
یکی از شاخههای بهداشت، سالمسازی محیط زیست با گل و شکوفه و درختکاری و سبز و خرّم کردن محیط زیست است. امامان به این امر حیاتی اهمیّت بسیار میدادند.
ابوجعفر هاشمی (یکی از شاگردان برجسته امام جواد و امام هادی(ع)) میگوید:
به حضور امام هادی(ع) رفتم، یکی از کودکانش نزد حضرت آمد و گلی را که در دست داشت، به حضرت داد. حضرت گل را گرفت و روی چشمانش نهاد، سپس آن را به کودک برگرداند، آنگاه فرمود:
مَن تَتاوَلَ وَردةً أو رَیحانَةً وَ وَضَعَها عَلی عَینَیهِ، ثُمَّ صَلَّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ الأئمَةِ کَتَبَ اللهُ تَعالی لَهُ مِنَ الحَسَناتِ مِثلَ رَملٍ عالِجٍ، وَ مَحی عَنهُ مِنَ السَّیئاتِ مِثلَ ذلِکَ؛[28]
کسی که گل یا شاخه گلی را بگیرد و آن را بر چشمانش نهد، سپس بر محمّد و امامان، صلوات و درود بفرستد، خداوند متعال مثل ریگ بیابانِ عالج برای او ثواب مینویسد و به همین مقدار گناهان او را محو مینماید.
نمونه هفتم و هشتم
در آغاز اسلام و در عصر حکومت حضرت ولیعصر«عج»، از بانوان برای مداوای مجروحین و زخمبندی و پانسمان استفاده کرده و میکنند که بیانگر اهمیّت دادن به طب و درمان است. از اینرو، زنان باید در این راستا فعالیت داشته باشند.
در این مورد، به دو نمونه زیر توجه کنید:
پس از جنگ اُحُد که در سال دوم هجری رخ داد، چند جا از بدن امیرمؤمنان(ع) مجروح شد. پیامبر دو زن به نامهای «امّ سلیم» و «امّ عطیّه» را مأمور زخمبندی و پانسمان زخمهای حضرت علی(ع) کرد. آنان این مأموریت را انجام دادند و نتیجه کار را به پیامبر(ص) گزارش نمودند.[29]
مفضّل میگوید: امام صادق(ع) فرمود: «همراه حضرت مهدی سیزده زن هستند.
عرض کردم: برای چه کنار مهدی هستند؟
امام فرمود: مجروحان را مداوا میکنند و از بیماران پرستاری مینمایند؛ چنانکه زنان در زمان پیامبر اسلام همراه حضرت در جنگها عهدهدار این کارها میشدند.»[30]
پینوشتها:
[1]- نمل (27) آیهی 60.
[2]- فروع کافی، ج 1، ص 438.
[3]- خصال صدوق، باب الثلاثة.
[4]- فروع کافی، ج 6، ص 510.
[5]- وسائلالشیعه، ج 13، ص 192.
[6]- وسائلالشیعه، ج 12، ص 25.
[7]- بحارالأنوار، ج 76، ص 147.
[8]- بحارالأنوار، ج 76، ص 147.
[9]- عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 41.
3- مرزنگوش، گیاهی است خوشبو، دارای شاخههای بلند. برگهای آن باریک و شبیه گوش موش است. در فارس «مرزهگوش» و «انجرک» هم گفته میشود (فرهنگ عمید، مرزنگوش).
[11]- بحارالأنوار، ج 76، ص 147.
[12]- المحاسنالبرقی، ص 551؛ بحارالأنوار، ج 62، ص 93.
[13]- بحارالأنوار، ج 62، ص 95.
[14]- بحارالأنوار، ج 62، ص 101.
[15]- بحارالأنوار، ج 61، ص 271؛ نهجالبلاغه، حکمت 128.
[16]- خصال صدوق، باب الاربعه.
[17]- بحارالأنوار، ج 62، ص 260.
[18]- یعنی با کم خوری، سلامت خود را حفظ کن.
[19]- صحیفة الرضا، ص 4.
[20]- روضة الکافی، ص 273.
[21]- طب الائمه، ص 32.
[22]- بحارالأنوار، ج 62، ص 141.
[23]- المحاسن برقی، ص 553.
[24]- مکارمالاخلاق، ص 41.
[25]- بحارالأنوار، ج 76، ص 137.
[26]- عیون أخبار الرضا، ج 2، ص 211.
[27]- بحارالأنوار، ج 76، ص 99 ـ 100.
[28]- سفینةالبحار، ج 2، ص 642.
[29]- المیزان، ج 4، ص 69.
[30]- اثباة الهداة، ج 7، ص150 ـ171.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمّدتقی عبدوس ـ محمّد محمّدی اشتهاردی